انتخابات جریانی رسمی است که هر گام آن از پیش تعیین شده می باشد. انتخابات برای تصمیم گیری مردم یا بخشی از مردم است که شخص یا اشخاصی را برای مقام، پست یا مسولیتی و برای مدتی معلوم با ریختن رای خود به صندوقهای انتخاباتی می گزینند.[1]. هدف اصلی از انتخابات سیاسی انتخاب نمایندگان مردم میباشد که به آن دموکراسی نمایندگی[2] می گویند.
کسانی را که مردم از جانب خود انتخاب می کنند نماینده خوانده می شوند. همه نمایندگان با هم تشکیل پارلمان می دهند. کسانی که انتخاب می شوند پیش از انتخابات تعیین می شوند و آنان را کاندیدا می نامند. رای، تصمیم یک شخص برای انتخاب کاندیدا می باشد.
در جریان انتخابات، برای انتخاب نمایندگان برای پارلمان شرایطی اعلام می شود، که بسیار لازم هستند تا انتخابات نمایانگر اراده و تصمیم مردم باشد.
1 - یک رای : کسانی که واجد شرایط برای انتخاب کردن هستند می توانند یک رای به صندوق بیاندازند.
2 - برابری: هر انتخاب کننده تنها می تواند یک بار یک رای بدهد و همه رایها برابر می باشند و یکسان شمرده می شوند.
3 - مخفی بودن رای: در جریان و پس از انتخابات می باید همه انتخاب کنندگان اطمینان داشته باشند که این که به چه کسی رای داده اند مخفی می ماند.
4 - تقلب در رای: آرای داده شده مردم را نمی توان تغییر داد، نمی توان نابود کرد و هیچ رایی را نمی توان پس از پایان انتخابات به آرای داده شده اضافه کرد.
5 - کنترل انتخابات: هر انتخاب کننده حق این را دارد که هر زمان که بخواهد درستی شرایط نام برده در 1 تا 4 را برای اطمینان خود کنترل کند.
برای رسیدن به انتخاباتی که در آن نمایندگان مردم به نمایندگی اشان گزیده شوند، قانون انتخابات نوشته می شود. بر اساس قانون انتخابات هر فرد تابع آن کشور که به سن تعیین شده در قانون انتخابات رسیده باشد، حق این را دارد که یک رای بدهد و یا این که خود را کاندیدا ی انتخابات کند. این قانون عمومی انتخابات خوانده می شود. هر انتخاب کننده ای یک کاندیدا را مستقیم انتخاب می کند. انتخاب کنندگان در دادن رای خود آزاد هستند. آرا برابر شمرده می شود. انتخابات مخفی است. انتخابات شفاف و قابل کنترل برای هر انتخاب کننده می باشد.
انتخاب کنندگان و کاندیداها بر اساس قانون انتخابات آزاد می باید بدون توجه به نژاد، جنسیت، عقیده مذهبی، ثروت، و یا موقعیت اجتماعی می تواند انتخاب کنند و یا انتخاب بشوند. هم چنین محدویت هایی بر اساس قانون انتخابات درباره? سن، سلامتی روان و مجرمان وجود دارد.
شمار نمایندگان هر کشور با توجه به جمعیت آن در قانون اساسی و یا در قانون انتخابات آن کشور تعیین شده می باشد. بر اساس شمار نمایندگان، کشور به حوزههای انتخاباتی تقسیم می شود. برای تضمین برابری انتخابات، شمار کسانی که در انتخابات شرکت می کنند در حوزههای انتخاباتی تقریبا یکسان هستند. در یک حوزه انتخاباتی کاندیداهای آن منطقه برای خود و با پول خود تبلغ می کنند. کاندیدایی که بیشترین رای را آورده باشد به عنوان نماینده آن حوزه برگزیده می شود. در برخی از کشورها مانند فرانسه این روند دوبار برگزار می شود. بدین فرم که در دور نخست همه کاندیداها به آرای عمومی گذاشته می شوند سپس کسانی که بالاترین شمار رای را آورده اند دست چین شده و در دور دوم برای انتخابات نهایی به مبارزه با یکدیگر می روند و کسی که بالاترین رای را از آن خود کرده باشد به پارلمان راه می یابد.
انتخابات انواع گوناگون دارد. هر رایدهنده ممکن است فقط به یک نامزد رای بدهد یا به چند نفر ( به شرط آنکه چند کسری نمایندگی وجود داشته باشد) یا نامزدها را به ترتیب شایستگی در لیست قرار دهد.در بعضی کشورهای دارای نظام توتالیتر (تمامیتخواه)، انتخابهایی صورت گرفته است که در آنها فقط نام یک نامزد در برگهی رای نوشته شده است. در این موارد رایدهنده باید یا به همان یک نامزد رای دهد یا رای ندهد. چنین انتخاباتی، «انتخابات» به معنای رایج کلمه نیست.[3]
بنام خدا
به امید روزی که دیر نباشه
منتقم خون حسین (ع) ظهور کند
و ریشه ظلم را از زمین پاک کند
محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
بر تمامی شیعیان عزیز تسلیت باد
سلام
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی
هر کس قلمی رفته?ست بر وی به سرانجامی
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی
سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد
آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
روزی تن من بینی قربان سر کویش
وین عید نمی?باشد الا به هر ایامی
ای در دل ریش من مهرت چو روان در تن
آخر ز دعاگویی یاد آر به دشنامی
باشد که تو خود روزی از ما خبری پرسی
ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی
گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما
نومید نباید بود از روشنی بامی
سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی
در کام نهنگان رو گر می?طلبی کامی
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار عمری با حسرت و اندوه زیستن ? نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران... عطر نرگس، رقص باد ? نغمه شوق پرستوهای شاد ? خلوت گرم کبوتران مست ? نرم نرمک میرسد اینک بهار. خوش به حال روزگار . سلام دوستان و همکاران مشیرانی ام و هم دانشگاهیهام سال جدید را به شما عزیزان تبریک عرض میکنم امیدوارم سالی خوب توام با خیر خوشی داشته باشید امسال سال خوبی برای من بود چون امسال یک نفر به جمع خانواده دو نفری ما اضافه شد و ما امسال سال نو را سه نفری همراه با دوستان جشن میگیریم... ارمیا عزیزم عیدت مبارک.... با آرزوی سالی خوش برای تمامی هموطنان عزیزم
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم...
لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید، ... رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن...
روزهایت رنگارنگ
سال نو مبارک
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس ?معلم? ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.
دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمته الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ...
مفهوم علم
ـ امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه ?علم? به دو معنای متفاوت بکار برده می شود.
1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که ? هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون? ?آیا یکسانند آنان که می دانند و آنان که نمی دانند.? (زمر/ 9)از این منظر به همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم گفته می شود مطابق این معنا، اخلاق، ریاضات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند... کلمه Knowledge در
انگلیسی وConnaissance در فرانسه معادل این معنا علم اند.
2-کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی هایی اطلاق می شود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند... علم در این جا در برابر همه دانستنیهایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق (دانش خوبی ها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرارمیگیرندوهمه به این معنا غیر علمی اند کلمه SCIENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنا علم اند.
دیده می شود که علم در این معنا بخشی ازعلم به معنای اول را تشکیل می دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنیهای بسیاری است که در اختیار بشر می تواند قرار گیرد. رشد علم به معنای دوم عمدتا از آغاز دوره رنسانس به بعد است در حالیکه علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. آیه قرآنی ?خلق الانسان علمه البیان? (خداوند رحمن انسان را آفرید و بیان را به وی تعلیم داد/ رحمن/4و3) بهترین موید این معناست.
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد . به همین مناسبت روز شهادت این بزرگ مرد فرزانه (11 اردیبهشت ) را روز معلم نامیدند.
معلّمی برتر از شهادت
حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرمایند:? هنگامی که روز قیامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت ?. این ارزش بدان جهت است که شهیدان در سایة علم و تربیت معلمان و تعلیم شایستة آنان به خدا راه یافته و لیاقت شهادت نصیبشان شده است.
معلم در کلام استاد مطهری:
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم
مشتعل شود.
مقام معلم
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین
استاد حسین شهریار
بسم رب شهدا
سالروز شهادتامام حسن بن علی العسکری (علیه السلام)را به محضر مبارک امام عصر (عج) و سایر مسلمین تسلیت و تعزیت عرض مینماید.
امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمودند:
پارساترین مردم کسی است که در نزد شبهات (اموری که شخص حرمت یا حلیت آنها را نداند) توقف نماید (و به پیش نرود)؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات را بر پا دارد؛ زاهدترین مردم کسی است که حرام را رها نماید؛ سختکوشترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند.
ابوالأدیان گوید: من خدمتکار امام حسن عسکری (علیه السلام) بودم و نامههای حضرت را به شهرها حمل مینمودم. در آن بیماری که امام یازدهم به دنبال آن به شهادت رسید بر آن حضرت وارد گشتم. (ظاهرا آن بیماری به علت خورانیدن زهر توسط معتمد عباسی به آن حضرت بود.)
حضرت نامههایی را به من دادند و فرمودند که اینها را به مدائن برسان. تو 14 روز حضور نخواهی داشت (سفر تو 14 روز طول خواهد کشید) و روز 15 به سامرا وارد میشوی و صدای شیون از خانه من میشنوی و من در آن هنگام بر روی مغسل قرار دارم (مرا در آن هنگام غسل میدهند). ابوالأدیان گوید: گفتم ای آقای من، امر امامت پس از شما با کیست؟ حضرت فرمود: کسی که جواب نامه های مرا از تو بخواهد. گفتم: بیشتر راهنمایی کنید، فرمودند: کسی که بر من نماز گزارد، او قائم پس از من است. گفتم: باز هم بیشتر راهنمایی کنید. حضرت فرمود: کسی که از درون همیان خبر دهد، قائم پس از من است. هیبت امام عسکری (علیه السلام) مانع شد که من سؤال نمایم که منظور امام کدام همیان است. نامهها را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفتم.
همانگونه که امام به من فرموده بودند تا به سامرا بازگشتم، 15 روز گذشت. و در این هنگام مشاهده نمودم که صدای ناله و شیون از خانه امام عسکری بلند است و پیکر مطهر امام را غسل میدهند و بر در خانه جعفر کذاب (برادر ناخلف امام عسکری (علیه السلام)) ایستاده است و مردم او را به خاطر شهادت امام عسکری (علیه السلام) تعزیت میدهند و به خاطر جانشینی ایشان، به او تهنیت گویند. ابو الادیان گوید: با خود گفتم که اگر این شخص فاسد زمام امامت مسلمین را بر عهده گیرد، همانا امامت باطل خواهد گشت.
در این هنگام شخصی خطاب به جعفر کذاب گفت که برادر شما را کفن نمودهاند، پس برخیز و بر او نماز گزار. جعفر کذاب به همراه مردمی که اجتماع نموده بودند، به خانه وارد شد و بر بالای پیکر مطهر حضرت ایستاد تا نماز را اقامه نماید. هنگامی که میخواست تکبیر بگوید، ناگاه کودکی گندمگون، پیچیده موی و گشاده دندان جلو آمد و ردای او را گرفت و فرمود: ای عمو، عقب بایست، من برای نماز گزاردن بر پدرم سزاوارترم.
پس آن کودک بر امام یازدهم نماز گزارد و آن حضرت را کنار قبر مطهر امام هادی (علیه السلام) دفن نمود. سپس به من فرمود: ای بصری، جواب نامههایی را که در نزد توست به من بده. من جوابها را به او دادم و در نزد خویش گفتم که 2 نشانه محقق شد. اما هنوز مسأله همیان باقی مانده است.
ما نشسته بودیم که فردی از جانب شهر قم آمد و به دنبال امام عسکری (علیه السلام) میگشت. هنگامی که از شهادت حضرت مطلع گشت، با راهنمایی عدهای به نزد جعفر کذاب رفت و گفت: در نزد ما نامهها و مقداری پول است (که از جانب مردم برای امام عسکری (علیه السلام) آوردهایم) پس بگو این نامهها از کیست و پول چه میزان است؟ جعفر خطاب به او گفت آیا از من توقع داری که غیب بدانم؟ در این هنگام خادمی وارد گشت و گفت در نزد شما نامههای فلان و فلان هست و مقدار پول نیز 1000 دینار است که 10 دینار آن آب طلا دارد. پس آنان نامهها و پول را به او دادند و گفتند کسی که تو را فرستاده امام پس از امام عسکری است ...
و بدین ترتیب بود که بر طبق مشیت الهی، وجود مقدس امام عصر (عج) پس از پدر بزرگوار خویش، و در سنین کودکی همانند یحیی نبی (که بنا بر نص آیه قرآن در کودکی به رسالت رسید)، زمام امامت را از جانب خداوند بر عهده گرفتند.
بنام خالق هستی بخش
سلام به دوستان عزیزم
ببخشید که نمی تونم به وبلاگ سری بزنم
و وبلاگم را بروز کنم چون الان دو هفته ای است
که در هواپیمای فرودگاه امام خمینی تهران در شرکت
خصوصی مشغول به کار شدم و از آنجابه اینترنت دسترسی ندارم
در ضمن آرزوی موفقیت را برای دوستان دارم
با تشکر